سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  درس و مدرسه
آنچه از دنیا نزد تو آید بستان و از آنچه به تو پشت کند روى بگردان ، و اگر چنین نتوانى بارى جستن را از حد در نگذرانى . [نهج البلاغه]
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
196051
بازدیدهای امروز وبلاگ
8
بازدیدهای دیروز وبلاگ
17
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
درس و مدرسه

ارائه جدیدترین روش های تدریس
لوگوی وبلاگ
درس و مدرسه
بایگانی
خدمتگزاری
از سی دی های سوخته خود مجدد استفاده کنید
فاصله ی کوتاهی تا رسیدن به آرامش وجود دارد
پیوندهای روزانه

پرسش مهر [55]
دانلود رایگان نرم افزار [158]
بهترین تفریحات اینترنتی [112]
آموزش و پرورش [41]
تالار گفتگوی معلمان ایران [20]
وبلاگهای روش تدریس و مدیریت [85]
بانک وبلاگهای آموزشی [206]
آموزگار [281]
پرسش مهر 9 [402]
سایت ایت الله مصباح [119]
[آرشیو(10)]

اوقات شرعی
موسیقی وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:     

عنوان متن خدمت در سیره و سخن جواد الائمه (ع) شنبه 87 آذر 2  ساعت 9:58 عصر

درنگى در مفهوم خدمت
اگر عبادت بزرگ‏ترین فلسفه آفرینش است که: «وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاِْنْسَ اِلاّ لِیَعْبُدُونِ»(1)؛ «جن و انسان را خلق نکردم، مگر به خاطر اینکه عبادتم کنند»، برگزیدگان الهى، عابدترین بندگان خدا خواهند بود و اگر از والاترین مظاهر عبادت، «خدمت به خلق» است که: «مَنْ سَعى فى حاجَةِ اَخیهِ الْمُؤْمِنِ فَکَأَنَّما عَبَدَ اللّه‏َ تِسْعَةَ آلافِ سَنَةٍ صائِما نَهارَهُ قائِما لَیْلَهُ؛(2) هر فردى که در برآوردن نیاز برادر مؤمنش تلاش کند، گویا نُه‏هزار سال خداوند را عبادت کرده، در حالى که روزها را روزه‏دار و شبها را شب زنده‏دار بوده است.»، برگزیدگان الهى، انبیا و معصومان، خدمتگزارترین افراد به مردم خواهند بود؛ زیرا آنان اسوه و شاخص‏اند و درخت کمال در وجودشان به بالنده‏ترین شکل سر به فلک کشیده است.
آیه الهى خطاب به پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را به یاد آوریم که مى‏فرماید: «وَاخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ»(3) پر و بال خود را براى مؤمنانى که پیرو تو هستند، بگستران.» واژه «خفض جناح» که سه بار در قرآن کریم به کار رفته است، به کنایه از کمال مهرورزى، عطوفت و خدمتگزارى خالصانه و متواضعانه حکایت مى‏کند.
خدمتگزاران واقعى، انبیا و اوصیا و مؤمنان به آنان هستند؛ چه بى‏پرده و صریح مى‏توان این ادعا را در حدیث آسمانى امام صادق علیه‏السلام یافت که فرمود: «ما آمَنَ بِاللّه‏ِ وَلا بِمُحَمَّدٍ وَلا بِعَلِىٍّ مَنْ اِذا اَتاهُ اَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فى حاجَةٍ لَمْ یَضْحَکْ فى وَجْهِهِ فَإِنْ کانَتْ حاجَتُهُ عِنْدَهُ سارَعَ اِلى قَضائِها وَاِنْ لَمْ یَکُنْ عِنْدَهُ تَکَلَّفَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِهِ حَتّى یَقْضِیَها لَهُ فَإِذا کانَ بِخِلافِ ما وَصَفْتُهُ فَلا وَلایَةَ بَیْنَنا وَبَیْنَهُ؛(4) به خدا و محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و على علیه‏السلام ایمان نیاورده است کسى که هنگامى که برادر دینى‏اش به خاطر حاجتى نزد او آید، با خوشرویى برخورد نکند. پس اگر توان دارد، نیاز او را به سرعت برطرف کند و اگر توان ندارد با کمک دیگرى حل کند، اگر بر خلاف آنچه توصیف کردم باشد، پس بین ما و او ولایتى نخواهد بود.»  .
با این دیدگاه، کسانى نزد خدا دوست داشتنى‏تر خواهند بود که نسبت به دیگران گامى به این هدف نزدیک‏تر باشند. این سخن قدسى را به یاد آوریم که: «اَلْخَلْقُ عِیالى فَأَحَبُّهُمْ اِلَىَّ اَلْطَفُهُمْ بِهِمْ وَاَسْعاهُمْ فى حَوائِجِهِمْ(5)؛ مردم خانواده من هستند. پس محبوب‏ترین آنها نزد من، مهربان‏ترین و کوشاترین آنها در رفع نیازهاى مردم است.»
خدمت در سیره و سخن امام جواد علیه‏السلام
1. بایدها و نبایدهاى خدمت‏گزاری

اخلاص
شرط پذیرش هر عملى، از جمله خدمت به مردم، اخلاص است و مؤمن باید به انگیزه جلب رضایت الهى خدمتگزار عیال اللّه‏ باشد و هرچه ناخالصى در عمل بیشتر باشد، درجه مطلوبیت آن هم پایین‏تر خواهد آمد. علاوه بر دخالت اخلاص در اصل عمل،(6) از دیدگاه امام جواد علیه‏السلام در تداوم اعمال نیز باید اخلاص جارى باشد. چه بسا عملى که انجام آن با خلوص است، ولى عامل به آن بعد از عمل، آن را به ریا و ناخالصى آلوده و از درجه مقبولیت الهى ساقط مى‏کند؛ لذا امام جواد علیه‏السلام فرمود: «اَلاْءبْقاءُ عَلَى الْعَمَلِ اَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ(7)؛ بقاى بر عمل سخت‏تر از خود عمل است.» و آن‏گاه که پرسیدند بقاى بر عمل یعنى چه؟ فرمود: «یَصِلُ الرَّجُلَ بِصِلَةٍ وَیُنْفِقُ نَفَقَةً لِلّهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ فَکُتِبَ لَهُ سِرّا ثُمَّ یَذْکُرُها وتُمْحى فَتُکْتَبُ لَهُ عَلانِیَةً، ثُمَّ یَذْکُرُها فَتُمْحى وَتُکْتَبُ لَهُ رِیاءً(8)؛ مردى هدیه‏اى مى‏دهد و براى خداى یگانه بى‏شریک انفاقى مى‏کند، پس برایش به عنوان «عمل پنهانى» نوشته مى‏شود. سپس او کارش را یادآورى مى‏کند، در این وقت عنوان قبلى محو مى‏شود و «عمل آشکار» برایش نوشته مى‏شود. آن مرد دوباره عملش را یادآورى مى‏کند پس عنوان قبلى محو مى‏شود و برایش «عمل ریایى» نوشته مى‏شود.»
پرهیز از اذیت
فرد خدمت‏رسان علاوه بر اخلاص، باید از هر نوع رفتارى که موجبات رنجش مددجو را فراهم آورد، پرهیز کند. همچنین باید به خاطر خدمت خود به یک مؤمن، به منت‏گذارى و یا اذیت دیگر مؤمنان هم نپردازد. حکایتى از امام جواد علیه‏السلام در این‏باره راهگشا است:
مردى نزد امام جواد علیه‏السلام آمد که بسیار خوشحال و مسرور به نظر مى‏رسید. امام از علت خوشحالى‏اش پرسید. او گفت: یابن رسول اللّه‏، از پدرت شنیدم که مى‏فرمود: «شایسته‏ترین روز براى شادى بنده روزى است که در آن انسان توفیق نیکى و انفاق به برادران مؤمنش یابد.» و امروز ده نفر از برادران دینى که فقیر و عیال‏وار بودند از فلان شهرها به نزد من آمدند و من هم به هر کدام چیزى دادم، براى همین هم مسرورم.
امام جواد علیه‏السلام به او فرمود: «لَعَمْرى اِنَّکَ حَقیقٌ بِاَنْ تَسُرَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ اَحْبَطْتَهُ، اَوْ لَمْ تُحْبِطْهُ فیما بَعْدُ؛ به جانم سوگند! شایسته است مسرور باشى، اگر کار خود را بى‏اثر نساخته باشى و یا بعدا حبط و بى‏اثر نسازى.» او با شگفتى پرسید: با اینکه از شیعیان خالص شمایم، چگونه عمل نیک من پوچ مى‏شود؟
فرمود: «با همین سخنى که گفتى، کارهاى نیک و انفاقهاى خود را حبط کردى.» او توضیح خواست و امام فرمود: این آیه را بخوان «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوا لاَ تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالاَْذى»(9)؛ «اى مؤمنان بخششهاى خود را با منت و اذیت باطل نکنید.»
گفت: من که به آن افراد منت نگذاشتم و آزار ندادم! امام فرمود: «خدا فرموده: بخششهاى خود را با منت و آزار باطل نسازید، نفرموده تنها منت و آزار بر آنان که مى‏بخشید، بلکه خواه بر آنان خواه بر دیگرى. آیا به نظر تو آزار به آنان شدیدتر است یا آزار به فرشتگان مراقب اعمال تو و فرشتگان مقرب الهى و یا آزار به ما؟»
مرد گفت: البته آزار به فرشتگان و شما. امام فرمود: تو فرشتگان و ما را آزردى و عمل خود را باطل کردى. مرد پرسید: چرا باطل کردم و شما را آزردم؟ فرمود: اینکه گفتى: «چگونه باطل نمودم با اینکه از شیعیان خالص شما هستم؟» واى بر تو! آیا مى‏دانى شیعه خالص ما کیست؟ شیعه خالص ما «حزبیل» مؤمن آل فرعون و «حبیب نجار» صاحب یس و... و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. تو خود را در صف این فراد برجسته قراردادى و ما و فرشتگان را آزردى.
آن مرد بعد از اعتراف به تقصیر و استغفار، پرسید: پس چه بگویم؟ امام فرمود: بگو من از دوستان شما هستم. دوستان شما را دوست دارم و دشمنان شما را دشمن مى‏دارم. او چنان گفت و امام جواد علیه‏السلام فرمود: «اَلاْنَ قَدْ عادَتْ اِلَیْکَ مَثُوباتُ صَدَقاتِکَ وَزالَ عَنْها الاِْحْباطُ؛(10) الان پاداشهاى بخششهایت به تو بازگشت و حبط و بى‏اثرى از آنها زایل شد.»
خدمت در حد توان
مردى خدمت امام جواد علیه‏السلام آمد و گفت: به اندازه جوانمردى‏ات به من کمک کن. امام فرمود: این‏قدر نمى‏توانم. گفت پس به اندازه جوانمردى خودم، کمک کن. فرمود: این را مى‏توانم. اى غلام! صد دینار به او بده.(11)
نابودى نعمت
امام جواد علیه‏السلام مى‏فرماید: «اِنَّ لِلّهِ عِبادا یَخُصُّهُمْ بِالنِّعَمِ وَیُقِرُّها فیهِمْ ما بَذَلُوها فَإِذا مَنَعُوها نَزَعَها عَنْهُمْ وَحَوَّلَها اِلى غَیْرِهِمْ(12)؛ خداوند بندگانى دارد که نعمتهایش را به آنان اختصاص داده است و مقرر کرده است از آن بذل و بخشش کنند و اگر خوددارى کنند، از آنان مى‏گیرد و به دیگران منتقل مى‏کند.»
بر این اساس، امام جواد علیه‏السلام قرار گرفتن و تمرکز نعمتها در دست برخى افراد را سنّت و خواسته‏اى الهى مى‏داند که امرى هدفمند است و هدف از آن هم، واگذارى به دیگران مى‏باشد؛ لذا صاحبان مال و جاه و مقام و موقعیت باید آنچه را به دست مى‏آورند، اولاً نعمت و سپرده الهى بدانند و ثانیا واگذارى و خدمت به مردم را وظیفه خود بدانند و ثالثا مطمئن باشند که در صورت ترک وظیفه، همان خدایى که این نعمتها و امکانات را به آنان سپرده است، توان بازپس‏گیرى و واگذارى آن را به افراد دیگر دارد.
امام جواد علیه‏السلام در حدیثى دیگر، به طبیعى بودن این وضعیت و سنت الهى بودن آن چنین اشاره مى‏کند: «ما عَظُمَتْ نِعْمَةُ اللّه‏ِ عَلى اَحَدٍ اِلاّ عَظُمَتْ عَلَیْهِ حَوائِجُ النّاسِ، فَمَنْ لَمْ یَحْتَمِلْ تِلْکَ الْمَئونَةَ عَرَضَ النِّعْمَةَ لِلزَّوالِ(13)؛ نعمت خدا بر کسى زیاد نمى‏شود، مگر اینکه نیاز مردم هم به او بیشتر مى‏شود. پس کسى که این زحمت را تحمل نکند، نعمت را در معرض زوال قرار مى‏دهد.»
مرز خدمت
خدمتگزارى نیز مانند هر رفتار اجتماعى دیگر مرزى دارد و طبعا باید به انسانهایى خدمت کرد که اهلیت خدمت را دارند، نه آنکه با ارائه خدمت، در مسیر غیر الهى‏شان مستحکم‏تر شوند. براى همین، اهل بیت علیهم‏السلام هرگاه ارائه خدمت به منحرفان، عامل جذب و تألیف قلوب و هدایت آنان مى‏شد، از هیچ نوع خدمت و حتى گذشت از توهینها و... دریغ نداشتند. و در کنار آن، هرگاه هم که تشخیص مى‏دادند خدمت رسانى به یک شخص منحرف موجب تقویت و یا رسمیت وى مى‏شود، از آن پرهیز مى‏کردند. نمونه‏اى از رفتارهاى امام جواد علیه‏السلام در این‏باره را مى‏خوانیم:
على بن مهزیار مى‏گوید: به امام جواد علیه‏السلام نوشتم: فدایت شوم! پشت سر کسى که قائل به جسمانیت خداست، نماز بخوانم؟ فرمود: «لا تُصَلُّوا خَلْفَهُمْ وَلا تُعْطُوهُمُ الزَّکاةَ وَابْرَؤُوا مِنْهُمْ بَرِئَ اللّه‏ُ مِنْهُمْ(14)؛ پشت سرشان نماز نخوانید و چیزى از زکات به آنها ندهید و از آنان بیزارى بجویید که خدا از آنان بیزار است.»
2. آثار خدمت‏گزاری
رضایت الهى

امام صادق علیه‏السلام مى‏فرمود: «مسلمانى نیاز مسلمانى را برآورده نمى‏سازد، مگر اینکه خداى تبارک و تعالى به او مى‏فرماید: ثواب کار تو با من است و به کمتر از بهشت براى تو راضى نمى‏شوم.»(15)
امام جواد علیه‏السلام مى‏فرمود: «ثَلاثٌ یَبْلُغَنَّ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّه‏ِ: کَثْرَةُ الاِْسْتِغْفارِ وَخَفْضُ الْجانِبِ وَکَثْرَةُ الصَّدَقَةِ(16)؛ سه چیز بنده را به مقام رضوان الهى مى‏رساند: استغفار زیاد، فروتنى با مردم و زیاد صدقه دادن.»
پاداش، مباهات و نام نیک
امام جواد علیه‏السلام مى‏فرمود: «اَهْلُ الْمَعْرُوفِ اِلَى اصْطِناعِهِ اَحْوَجُ مِنْ اَهْلِ الْحاجَةِ اِلَیْهِ، لاَِنَّ لَهُ اَجْرَهُ وَفَخْرَهُ وَذِکْرَهُ، فَمَهْما اِصْطَنَعَ الرَّجُلُ مِنْ مَعْرُوفٍ، فَاِنَّما یَبْدَأُ فیهِ بِنَفْسِهِ فَلا یَطْلُبَنَّ شُکْرَ ما صَنَعَ اِلى نَفْسِهِ مِنْ غَیْرِهِ(17)؛ اهل نیکوکارى به کار خیرش بیشتر از نیازمندان به خیر، محتاج است؛ چون پاداش و مباهات و نام آن کار براى نیکوکار است. پس هرگاه سه چیز بنده را به مقام رضوان الهى مى‏رساند: استغفار زیاد، فروتنى با مردم و زیاد صدقه دادن.
مردى کار خوبى کرد، از خودش شروع کرده است؛ لذا تشکر بابت کارش را از دیگران نباید بخواهد.»
برترى بر عابد، نتیجه خدمت عقیدتى
عمل خدمت‏رسانى ارزشى عمومى دارد؛ اما برخى از خدمات، و از جمله خدمت فرهنگى و نجات دادن کسانى که در معرض گمراهى و انحراف فکرى قرار دارند، ارزش افزون‏ترى دارد. امام جواد علیه‏السلام ارزش شگفت‏آورى را براى خدمت به ایتام آل محمد یادآور مى‏شود و مى‏فرماید:
«اِنَّ مَنْ تَکَفَّلَ بِأَیْتامِ آلِ مُحَمَّدٍ الْمُنْقَطِعینَ عَنْ اِمامِهِمْ، الَمُتَحَیِّرینَ فى جَهْلِهِمْ، اَلأَْسْراءِ فى اَیْدى شَیاطینِهِمْ وَ فى اَیْدِى النَّواصِبِ مِنْ اَعْدائِنا فَاسْتَنْقَذَهُمْ مِنْهُمْ وَأَخْرَجَهُمْ مِنْ حَیْرَتِهِمْ وَقَهْرِ الشَّیاطینَ بِرَدِّ وَساوِسِهِمْ وَقَهْرِ النّاصِبینَ بِحُجَجِ رَبِّهِمْ وَدَلیلِ اَئِمَّتِهِمْ، لَیُفَضَّلُونَ عِنْدَ اللّه‏ِ تَعالى عَلَى الْعابِدِ بِاَفْضَلِ الْمَواقِعِ بِاَکْثَرَ مِنْ فَضْلِ السَّماءِ عَلَى الاَْرْضِ وَالْعَرْشِ وَالْکُرْسِىِّ وَالْحُجُبِ [عَلَى السَّماءِ] وَفَضْلُهُمْ عَلى هذا الْعابِدِ کَفَضْلِ الْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ عَلى اَخْفى کَوْکَبٍ فِى السَّماءِ(18)؛ همانا کسانى که یتیمان آل محمد را سرپرستى کنند که از امامشان جدا شده‏اند، و در جهل خود سرگردان‏اند و در دست شیاطین‏شان و ناصبیهایى که دشمن ما هستند، اسیرند، پس از دست آنان نجاتشان دهند و از سرگردانى و قهر شیطانها با بازگرداندن وسوسه‏هایشان و از قهر ناصبیها با آوردن حجتهاى خدایشان و دلیلهاى ائمه خویش خارج سازند، نزد خداوند بر عابد به بهترین موقعها برترى داده مى‏شوند؛ بیشتر از برترى آسمان بر زمین و عرش و کرسى و حجابها [بر آسمان] و برترى آنها بر این عابد، مانند برترى ماه شب چهارده بر کوچکترین ستاره در آسمان است.»

پی نوشت ها:
1. الذاریات/56.
2. بحارالانوار، ج71، ص315. (قال رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ).
3. شعرا/215؛ امام على علیه‏السلام هم مى‏فرمود: «وَاخْفِضْ لِلرَّعِیَّةِ جَناحَکَ وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَأَلِنْ جانِبَکَ وَآسِ بَیْنَهُمْ...» (نهج البلاغه، نامه 46).
4. بحارالانوار، ج72، ص176.
5. کافى، ج2، ص199.
6. قال على علیه‏السلام : «لا یَسْتَقیمُ قَضاءُ الْحَوائِجِ اِلاّ بِثَلاثٍ بِاسْتِصْغارِها لِتَعْظُمَ وَبِاسْتِکْتامِها لِتَظْهَرَ وَبِتَعْجیلِها لِتَهْنُؤَ.» (نهج البلاغه، فیض، ص1131).
7. کافى، ج2، ص296؛ بحارالانوار، ج67، ص233.
8. همان.
9. بقره/264.
10. تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى علیه‏السلام ، ص314؛ بحارالانوار، ج68، ص159.
11. کشف الغمه، ج2، ص368؛ حلیة الابرار، ج2، ص408، (در روایت آمده است: یا غلام اعطه مائة دینار. اما بعضى به اشتباه 200 دینار نوشته‏اند.)
12. کشف الغمه، ج2، ص364؛ فصول المهمه، ص261؛ بحارالانوار، ج78، ص79.
13. فصول المهمه، ص261؛ بحارالانوار، ج78، ص79 و روایتى مانند آن را در نهج البلاغه، حکمت 373 مشاهده نمایید.
14. امالى صدوق، ص352؛ بحارالانوار، ج3، ص292؛ مباحثى پیرامون این روایت در بحارالانوار نقل شده است.
15. بحارالانوار، ج73، ص312.
16. کشف الغمه، ج2، ص349؛ بحارالانوار، ج75، ص81.
17. بحارالانوار، ج75، ص79.
18. تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى علیه‏السلام ، ص344؛ الاحتجاج، ج1، ص17.
منبع :  محمد عابدى  ، موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی    
 

 

 


  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سئوالات پرسش مهر11
کدام معلم کارآمد است؟
یادگیری الکترونیکی
آموزش و پرورش و آموزش الکترونیکی
اهمیت آموزش الکترونیکی
تفاوتهای آموزش الکترونیکی و آموزش سنتی
روش آموزش مجازی و محتوای دروس الکترونیکی
نقش فناوری اطلاعات در آموزش الکترونیکی
مسائلی که یک معلم باید حین تدریس مد نظر داشته باشد.
چطور معلمی کارآمد در کلاس باشیم؟
مراحل نگارش و تنظیم طرح درس روزانه
روش نگارش و تنظیم طرح درس روزانه
روش نگارش و تنظیم طرح درس
چگونگی طراحی و تدوین یک برنامه آموزشی اثر بخش
ادغام روش ها، بهترین الگوی آموزش
[همه عناوین(62)][عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ