بهترین راه برای جمع بین علم و ایمان چیست؟ بطوری که نه از ساحت علم کم شود و نه از ساحت معرفت (دینی و معنویت)، چه پیشنهادی میکنید؟ پاسخ: قرآن کریم همانطور که به معنویت و تعالی اعتقادی، روحی و اخلاقی انسان توجه دارد، به دانش افزایی بشر نیز توجه کرده است. در قرآن کریم بیش از هفتصد بار ماده علم به کار رفته و بیش از هزار آیه قرآن به مباحث کیهانشناسی، پزشکی، زیستشناسی و ... اشاره دارد. که گاهی در حد اعجاز علمی مطرح شده است.1 و حتی قرآن کریم علم آموزی را هدف آفرینش انسان معرفی میکند2 و دانشمندان و مومنان را برتر از دیگران میداند.3 بنابراین قرآن کریم انسان را به جمع بین علم و ایمان، دانش و معنویت فرا میخواند و بین این دو مقوله تعارض و تضادی نمیبیند. اما گاهی افراد، قلمرو دین و علم را به خوبی نمیشناسند یا رعایت نمیکنند، از این رو جمع بین آنها مشکل مینماید یا به توهم تعارض منتهی میشود. راهکار: جداسازی قلمرو علم و دین4 بهترین راهکار برای جلوگیری از چالشهاست. یعنی بدانیم که: الف: پژوهش در حوزه طبیعت، مخصوص علم است و همگان باید به نتایج پژوهشهای تجربی (که به حد قطعیات میرسد) احترام بگذارند. ب: حوزهی ماوراء طبیعت مثل خدا و فرشتگان و ... مخصوص حوزهی دین است و حواس طبیعی بشر بصورت عادی راهی به سوی آنها ندارند، بنابراین اطلاعات بشر در این زمینه از راه علوم نقلی (مثل وحی قرآنی و احادیث) بدست میآید. ج: حوزه انسان از جهتی موضوع پژوهشهای تجربی و از جهتی موضوع احکام دینی است (البته در برخی موارد طبیعت نیز اینگونه است) برای مثال جسم انسان موضوع تحقیقات پزشکی است ولی احکام و مقررات عبادی برای تعالی روحی بشر موضوعی دینی است. در این موارد نیز لازم است جهت گیری دین و علم کاملاً مشخص و متمایز و روشن شود تا از تداخل و تعارض جلوگیری گردد. به عبارت دیگر دین در برخی موارد کلی قوانینی دارد که از طرف خالق بشر قرار داده شده است که پذیرش و احترام به این قوانین و رعایت آنها موجب سعادت بشر میشود. ولی راهکارهای اجرایی آنها بدست کارشناسان متخصص در علوم مختلف است. برای مثال: حفظ جان انسان از نظر دینی واجب است. اما راهکار علمی آن توسط پزشکان و متخصصان زیست محیطی و ... بیان میشود و نیز در امور سیاسی و تربیتی و اجتماعی و اقتصادی نیز دین اسلام خطوط کلی مطرح کرده که رعایت آنها سعادت انسان را تضمین میسازد مثل حرمت ربا در اقتصاد. حقوق والدین و فرزندان و زن و شوهر، حقوق شهروندان نسبت به همدیگر و ممنوعیت ظلم. لزوم نصب رهبران جامعه از طریق الهی و ... به عبارت دیگر انسان دارای دو بعد جسمی و روحی است که برای هر کدام هدف و سعادت و سیر تکاملی وجود دارد که قوانین و مقررات و لوازم خاص خویش را میطلبد. علوم بشری میتواند سعادت بعد جسمانی بشر را تا حدودی تامین سازد و دین، سعادت بعد روحی و معنوی بشر را تامین میکند و این دو با همدیگر تعارض ندارند. البته گاهی اتفاق میافتد که برخی انسانها از قدرت خود و طبیعت و علم بر ضد سعادت کل بشریت استفاده میکنند و دین در این موارد قوانین بازدارندهای تنظیم کرده که از تباهی و هلاکت بشریت جلوگیری میکند. برای مثال نیروی هستهای یکی از نعمتهای الهی است که میتوان از آن در خدمت بشریت برای تولید نیروی برق یا پزشکی هستهای استفاده کرد اما برخی انسانها قدرت طلب از آن برای تولید سلاح هستهای و کشتار انسانها استفاده میکنند که دین با این پدیدهی شوم مخالف است چون بشریت را به سوی هلاکت میکشاند. البته عدم رعایت قلمرو علم و دین در طول تاریخ، ضربهها و زیانهای زیادی برای بشریت بوجود آورده است که نمونهی آن را در قرون وسطی اروپا میبینیم.5 البته در تاریخ اسلام معمولاً علم و دین سازگاری داشته و همین مطلب عامل پیشرفت سریع مسلمانان در چند قرن اولیه ظهور اسلام شد.6
منبع : www.porsojoo.com
|